عنایت ناصری
May 30th 2023
اشتراک دولت تر کیه عثمانی به جا نبداری از المان در جنگ جهانی اول شرایط مساعدی را برای پیاده کردن پلان دولت بریتانیا که از سال ۱۸۹۹ م به اینطرف در جهت سقو ط امپرا توری ۴۰۰ ترکیه عثمانی طرح ریزی میکرد به وجود آورد.
در سال ۱۹۱۳ م دولت بریتانیا بطور مخفی با تجهیز وآموزش نظامی خانواده های وهابی و عبدالعزیز برای تصرف شهر های کوچک حاشیه خلیج فارس موافقت کرد. دولت آنزمان بریتانیا با سیا ست دو گانه خود از یگ طرف با شریف حسین کلید دار مکه داخل مذاکره ومفاهمه شده موافقت نامه های را امضا میکرد واز جانب دیگر در عین حال با خانواده های وهابی وعبدالعزیز به امضای موافقتنامه ها می پرداخت ؛چنانچه لا رد کیچینر نما ینده انگلیس به حسین پیشنهاد کرد که اگر آنها به طرح فرو پاشی عثمانی ها یاری برساند استقلا ل او در شهر مکه تضمین خواهد شد که بر اسا س آن در سال ۱۹۱۵ م موافقت نا مه بین شریف حسین ودولت بریتانیا به امضا رسید . طبق این موافقت نامه به شریف حسین اطمینان داده شد که مها جرت یهودیان به فلسطین هر گز مجاز نخواهد بود . بار دیگر در سالهای ۱۹۱۵- ۱۹۱۹ م بریتانیا سر هنگ تو ماس لو رانس که به ( لورانس عربستان ) معروف است ؛عامل اطلاعتی خودرا ما مور جلب دوستی اعراب کرد. لورانس به اعراب اطمینان داد که جنرال( ادموند النبی)از ورود یهودیان به سر زمین فلسطین جلو گیری خواهد کرد.
شریف حسین بر اساس موافقتنامه فوق الذکر نیروی اعراب را برای حمله بر ترکها سازمان داد ؛که در نتیجه امپرا توری عثمانی حضور خویش را در فلسطین ومصر از دست داد.اما دولت بریتانیا پلا نهای گسترده تری داشت ؛آ نها حتی پیش از پایان توافق با شریف حسین از طریق ماموران مخفی خویش پنهانی با اعضای خا نواده وهابی ها وعبدالعزیز به دیدار های خویش ادامه داده ونحوه همکاری بریتانیا را با این دو خا نواده برای تشکیل شهر – کشورهای عربی را مورد گفتگو قرار دادند. هدف اصلی این گفت وشنود ها این بود که نیروهای عبدالعزیز ووهابی ها را با تامین آموزش وتجهیزات نظامی واعتبارات مالی از سوی بریتانیا تما می کشورها – شهرهای عربی را تحت یگ فر ماندهی در آ ورند.
بعد از ختم جنگ بریتانیا به یگ تعهد خود وفا کرد و آنهم بقدرت رساندن وها بیها وعبدالعزیز در عربستان سعودی بود .و اما نه تنها از ورود مها جرین یهودی به خاک فلسطین جلو گیری نکرد ؛بلکه شریف حسین را با پسرش علی توسط وهابیها و عبدالعزیز طی یگ حمله خونین در ۳ او کتبر ۱۹۲۴ م بر شهر مقدس مکه مجبور به فرار ازان شهر نمود. بهر صورت هدف ما ازین مقاله مختصر دریافت روابط حسنه طولانی بریتانیا با دست نشا ندگانش آل سعود ووهابی است .تا در روشنی آن بتوان به دریافت یگ جواب منطقی در جهت (بروز القا عده وتمویل آنها توسط وهابیها وخاندان عبدالعزیز وبا لا خره عملیات تروریستی القاعده در نیویا رک در سبتامبر ۱۱ ولندن در پنج ماه جون )برسیم.
خا ندان عبدالعزیز ووهابیها دست پرور دگان انگلیس وحا فظ منافع انگلیس ها وآمریکا مخصوصن در بخش کنترول ذخاییر نفتی از دیر باز بوده وهست (البته درحالیکه من این مقاله را می نویسم تغییرات چشم گیری در تغیر سیا ست عربستان نسبت به آمریکا وانگلیس بوجود آمده است).البته پاکستان که مخلوق استعمار انگلیس است در اثر جدا کردن قسمتی از خاک آفغانستان وهندوستان توسط انگلیس ایجا د شد .در حالیکه هیچ گونه ریشه تاریخی ؛فرهنگی واجتماعی مستقل ندارد ؛ازان زمان به بعد پاکستان نیز باالنوبه حامی منافع انگلیس وآمریکا در منطقه بوده واست.
برای هیچ کس پوشیده نیست که بعد از جنگ غمومی اول آمریکا رهبری کشورهای استعماری را بدست گرفت ؛روابط آمریکا با خاندان وهابی وعبدالعزیز وپاکستان دقیقن ادامه روابط انگلیسها مبتنی بر حفظ منا فع هر دو کشور انگلیس وآمریکا است که البته در مقا بل دولتهای عبدالعزیز ؛وهابیها .وپاکستان از حمایت مالی ؛نظامی وسیا سی آمریکا وانگلیس بر خوردار استند.عربستان سعودی وپاکستان در خاور میانه ونیم قاره هند منحیث بر ج کنترول وپایگاه های نظامی آمریکا در آمده اند. نقش این دو کشور در جنگ سرد به نفع آمریکا در سطح منطقه وجهان که تبلور آنرا در تجا وز اتحاد شوروی بر افغانستان در سال ۱۹۷۹ م همگان شاهدند که عربستان سعودی ؛پاکستان وآمریکا بر اساس یگ کمپایین مشترک بطور هم آهنگ چگونه از اتحاد شوروی انتقام شکست ویتنام را کشیدند.واین کمپاین تا زمان از هم پاشیدن اتحاد شوروی و پیمان نظامی وارشو ادامه یافت.
قبل از اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ شوروی آنزمان روابط میان دولت پاکستان ؛وهابی ها وخاندان عبدالعزیز تا حدی دوستانه بود که وهابیها وآل سعود علاوه بر کمک های مالی وبخشش های بی حساب به جنرالها ومقا مات پاکستانی ؛بودیجه اقتصادی سالیانه پاکستانرا مطابق پلان خود پاکستانیها می پرداخت .وهابی ها از طریق بخشش های نقدی به اعضای (آی اس آی) پاکستان نه تنها توانست تعداد زیاد از آنها را به وهابیسم باور مند بسازد بلکه زمینه را برای فعالیتهای آزاد در سراسر پاکستان از طریق سازماندهی گروپهای امر باالمعروف ونهی از منکر که بصورت دوره ای مسجد به مسجد وقریه به قریه زیر نام (گروپ تبلیغی) به نفع طرز تفکر وهابیسم تبلیغ میکردند مساعد ساخت . چنا نچه تاسیس۱۲ هزار مدرسه از نوع دی بندی در کراچی ؛لا هور وصوبه سرحد نتیجه فعا لیتهای مذکور بود ؛علاوه بر آن تقربین هشتاد فیصد نفوس سنی مزهب پاکستان به وهابیسم گراییدند.تصادفن این فعالیتها هم زمان مصادف بود با ورود سیلی از مها جرین افغانستان به پاکستان ؛فقر؛ در بدری ؛بی خانمانی ؛نا توانی اقتصادی مها جرین افغانستان زمینه سو استفاده وهابی ها وپاکستان را در بین مها جرین مساعد ساخت. هزاران طفل وجوان مهاجر افغانستان شانل مدارس وهابی که دارای خوابگاه شبانه هم بود شدند. آمریکا که می خواست دشمن نیرومند خویش شوروی را شکست بدهد و انتقام شکست خود درویتنام ازان بگیرد ؛مطابق پلان وآرزوهای دولت پاکستان وعربستان سعودی به کمک خویش به پاکستان ادامه داد حتی سی آی ای با تربیت تعدادی از وهابی ها و در راس آن بن لا دن وفرستادن آنها از طریق پاکستان به افغانستان فعا لا نه شرکت داشت . اما زمانیکه اتحاد شوروی بعد از شکست در افغانستان مجبوربه بیرون کشیدن نیروهای نظامی خود ازین کشور شد اوسامه بن لا دن به عربستان سعودی بر گشت.ظاهرا بنا بر اظهارات بن لا دن در مصا حبه های تیلیویزیونی اش مسله فلسطین ووجود نیروهای هوایی وزمینی آمریکا در عربستان سعودی زادگاهش برای او قابل قبول نبود. بر اساس گزارشها واخبار وی به مبارزه علیه دولت عربستان سعودی پرداخت.دولت عربستان سعودی با احساس خطر از جانب وی ؛با تماس مستقیم باوی بعد از مذاکرات طولا نی وی را متقاعد ساخته وبه توافق رسیدند که به افغانستان بر گردد. مطابق این موافقتنا مه که بین پرنس ترُکی ریس دستگاه جا سوسی عربستان سعودی و بن لا دن در سا ل ۱۹۹۱ م صورت گرفت ؛بن لا دن عربستان سعودی را ترک کند وعربستان سعودی تا زمانیکه سازمان القاعده علیه آن کشور به تحریک بنیاد گرایان نپردازد بطور مخفی به بن لا دن کمک مالی می رساند. بن لا دن بعد از امضای توافق نامه مذکوروقتی به افغانستان بر گشت با دولت پاکستان مخصو صا آی اس آی تماس حاصل کرد وآن زمانی بود که پاکستان درحال متشکل کردن نیرویی بنام طالبانی بود که از مدارس وهابیها در کراچی؛لا هوروصوبه سر حد فارغ شده بودندنیروهاییکه کاملن مغز شویی شده وآماده اجرای هر گونه عملیات که از طرف آی اس آی والقاعده دستور داده شود بودند. در تقویت مالی ؛نظامی وتشکیلاتی نیروی سیاه طالبان آمریکا؛سعودی وپاکستان همه موافق بودند ؛اما توافقات دیگری نیز در عین زمان بین سه نیروی دیگر مثل القاعده؛پاکستان وسعودی در جریان بود .بر اساس اعترافات ابو زبیدهیکی از تروریستهای معروف طی ملاقاتی در سال۱۹۹۶م بین ابو زبیده؛میر مشعف علی عضو نظامی آی اس آی وبن لادن که در پاکستان صورت گرفت بن لا دن با میر مشعف علی به موافقت رسیدند که بر اساس آن القاعده از حمایت وتقویت نظامی پاکستان بر خوردار میگشت.زبیده در اعترافات به مستنطقین خود گفت که( بن لا دن شخصن به اواظهار کرد که عربستان سعودی به این موافقتنامه خوشحال وراضی بودند).
دلیل این همه زد و بند ها چه بود ؟
چرا آمریکا با پاکستان به ایجاد نیروی طالبان موافق بود؟
وچه وجه مشترکی بین القاعده ؛پاکستان وسعودی در رابطه با طالبان وآفغانستان وجود دارد؟
چرا القاعده دست به عملیات تروریستی علیه آمریکا زد؟
اینها همه سوالا تی است که ذهن تمام محافل جهان را از مدتی به این سو مشغول خود ساخته است.
هر چند ما قادر نخواهیم بود که به جواب این همه سوالات بپردازیم اما بر اساس شواهد واسناد محدودیکه در دست داریم به ارزیابی مختصر آن تلاش میکنیم.
آمریکا به خاطر دست یافتن به منابع وذخایر نفتی ترکمنستان وانتقال آن از راه افغانستان توسط کمپنی یونیکال به بندر گوادر پاکستان خواستار پایان بخشیدن به جنگ داخلی افغانستان بود. عربستان سعودی به دلیل اختلافات مزهبی با ایران ومسله خلیج فارس از سالها بدینسو در تلاش بود تا ایران را در محا صره قرار داده وبر آن مسلط شود .
پاکستان که به جوجه قدریت اتمی تبدیل شده هدف های اقتصادی وسیا سی خاصی را در افغانستان وآسیای میانه دنبال میکندکه حتا پاکستان الحاق کامل آفغنستان را در سر می پروراند.القاعده آجندای جدا گانه از خود داشت که با استفاده از کمک مالی ونظامی عربستان سعودی وپاکستان به کمک وهابیها بعد از اشغال افغانستان کنترول دولت پاکستان را که دارای نیروی اتمی است بدست بگیرد.
برای تامین وتحقق یافتن این اهداف چهار گانه نیروی طالبان برای همگان یگانه نیروی بود که زیر شعار صلح وامنیت داخل افغانستان شده وبه جنگ داخلی پایان بخشد.
مردم افغانستان که تازه از جنگ ومقا ومت علیه ارتش سرخ شوروی فارغ شده بود با صدها وهزارها مصیبت ومشکلات مالی واقتصادی دست وپنجه نرم میکرد؛جنگ داخلی بین احزاب مذکور به مشکلات آنها بیشتر افزود؛نیروی مردم در جریان دو جنگ مذکور از لحاظ مالی ؛روانی وجسمی کا ملن مضمحل شده بود؛لذا هر نیروییکه برای شان صلح وامنیت وعده میداد ازان استقبال میکرد.دقیقن به دلا یل فوق طالبان به سرعت در داخل افغانستان به پیش روی خود ادامه داد . بن لا دن طی دوران جهاد علیه شوروی تا آنزمان در قندهار زندگی میکرد با تمام شون و رسم ورواج منطقه آشنایی پیدا کرده بود بن لا دن به خاطر جلب اعتماد بیشتر مردم به ایجاد روابط خانگی پرداخت وازین طریق توانست به نفوز خویش در بین طالبان توسعه وعمق بخشیده وعملن رهبری آنها را بدست بگیرد.
نیروهای طالبان؛ملیشیایی پاکستان؛آی اس آی و القاعده که هدف شان اشغال کامل افغانستان بود؛این کشور را به تلی از ویرانه مبدل کرد آنها می خواستند که هویت تاریخی وملی افغانستان را از طریق به آتش کشیدن کتا بخا نه ها؛آرشیف ملی؛آرشیف وزرارت خارجه؛آرشیف رادیو تیلیویزیون و آرشیف آفغان فیلم محو ونا بود کنذ وتمامی اسناد مربوط به وجود افغانستان منحیث یگ کشورمستقل را از بین ببرد.این پروژه تخریبی به اینجا بسنده نکرد ؛وبه ادامه آن منفجر کردن بت بامیان ؛تخریب سیستم های آبیاری حتی نبش حضیره ها در شهدای صالیحین؛که تعداد زیادی از جنگجویان وازادی خواهان ضد سه جنگ انگلیس دفن بودند یا ججمه های شان سو ختانده شد یا اینکه همه استخوانهای آنها به مر غداری های پاکستان از جانب طالبان فروخته شد تابا بی هویت ساختن افغانستان این کشور در آینده از طریق تسلیم شدن مردم آن به اشغال کامل پاکستان دراید.
طالبان مناطق غیر پشتون نشین را از باشندگان بومی آن جبرن تخلیه وزمین وخانه های شانرا تسلیم اعضای القا عده ؛عربها ی وهابی و پاکستانیها میکردند که همین الان این سیاست در مناطق مذکور دوباره ازجانب طالبان از سر گرفته شده . در صورت هر گونه اعتراض ومقا ومت زیر نام بغاوت علیه اسلام وامیر المومنین دست به کشتار جمعی زده واز کشته ها پشته ها می ساختند.دشتها ؛دره ها ودیوارهای ولا یت بامیان ؛دایکندی و مزار شریف تا هنوز از خون ده ها هزار شهدای هزاره رنگین است.
در جریان این حوادث ظاهرن القا عده دست به عملیات انتحاری در آمریکا زد ؛حادثه ۹/۱۱سال ۲۰۰۱م بر برجهای دو قلو نیو یارک جهان را تکان داد.باور هیچکس نمی شد که تربیت یافته دست سی آی ای (اسامه بن لا دن) یگباره ۱۸۰ درجه تغیر جهت داده واکنون علیه ولی نعمت خود با چنین عملیات تخریبی که توانایی سی آی ای ؛ اف بی آی و پنتا گون را زیر سوال برده اقدام کرده باشد. اما بعد ها بهر صورت به شکلی از اشکال بن لا دن در مصا حبه های خود مسولیت این عملیات را بر دوش گرفت.و مهمتر ازان نظر به اعترافات ابو زبیده که ( حادثه ۹/۱۱ هیچ چیزی را در مورد ازدواج مخفی منافع تروریسم ؛پاکستان و عربستان سعودی آنچه را که پوزنر نویسنده آمریکایی مثلث تروریزم می خواند )تغیر نداده است ؛ زیرا پرنس احمد و میر مشعف علی جنرال پاکستانی از پلان حمله در ان روز به خاک آمریکا خبر داشتند ؛اما آنها نه این جمله را متوقف کردند ونه آمریکا را از اوضاع خبر دادند.!؟
بنا بر اظهارات پوزنر در کتابی زیر نام چرا آمریکا در خانه توکل به خواب فرو رفته بود ؛بعد از حادثه ۹/۱۱ سه شهزاده عربستان سعودی که مسول فرستادن کمکهای مالی به اوسامه بن لا دن بود یکی بعد از دیگری در ظرف چند روز بطور مر موزی از بین رفتند.
پرنس احمد در ۲۲ جولای ۲۰۲۲ م به عمر ۴۳ سالگی ظاهرن در اثر حمله قلبی جان داد؛یگ روز بعد ازان شهزاده سلطان بن فیصل بن تُرکی آل سعود به عمر ۴۱ سالگی در اثر به اصطلاح تیز رانی موتر کشته شد و آخرین عضو این سه کمک رسان به بن لا دن شهزاده فحد بن ترکی بن سعود آل کبیر بعد از یگ هفته در سفری در عرض دشت ریاض از تشنگی مرد .بعد از هفت ماه ازین حادثه مارشال هوایی وقت پاکستان میر مشعف علی در اثر سقوط ناگهانی طیا ره در شمال غرب صوبه سرحد پاکستان با اعضای فامیل وهمکاران نزد یکش در یگ هوای پاک وصاف از بین رفت.
حوادث فوق یکی بعد از دیگری اتفاقی نبوده ؛بلکه دولت پاکستان وعربستان سعودی برای گم کردن رد پای شان در اشتراک حادثه ۹/۱۱ آنها را ازبین بردند.
به گفته ابو زبیده هنوز هم پاکستان ؛القاعده وسعودی با هم همکاری نزدیک داشته واز منافع خود در افغانستان دست بردار نیستند.
همکاری پاکستان وعربستان سعودی تا سالهای پسین در جهت تقویت وتربیت تروریستها ادامه یافت؛القاعده هنوز در پاکستان فعا لیت دارد؛گذشته ازان تروریست های داعش به آنها افزدوده شده است که اکنون در پاکستان وافغانستان فعال هستند؛حتی بعد ازانیکه آمریکا آفغانستان را به بهانه همکاری ودست داشتن طالبان در حمله به برجهای دو قلو نیویارک اشغال کرد؛حملات تروریستی در سطح جهان ومنطقه توسط القاعده ادامه یافت؛حا دثه بم گذاری در لندن در پنج جولای ۲۰۰۵ م که افراد آن پاکستانی ا لا صل بودند شاهد این مدعا است . هر چند در این اواخر طی بیشتر از بیست سال اوضاع جهان تغیر خورده است ؛امریکا دیگر یگانه ابر قدرت جهان نیست؛ورود روسیه ؛چین وهندوستان در عرصه اقتصادی سیا سی ونظامی جهان را در جهت چند قطبی شدن هدایت میکند؛آمریکا از افغانستان بیرون شد وطالبان دشمن دیروز خودرا بر اریکه قدرت سیا سی نشاند؛پاکستان در اثر فساد اداری رهبران نظامی وبازی هایی دوگانه و دورویانه امروز به بحران اقتصادی و سیاسی مزمن دوچار شده است؛قدرتهای آسیا یی(چین؛روسیه وهندوستان) در برابر قدرت های غربی در راس آن آمریکا دریگ رویا روی نظامی در اوکرایین قرار گرفته ؛اما افغانستان نظر به مو قعیت استراتیژیک جیو پولیتیک خود هنوز هم در محراق تضادهای بین المللی ومنطقه ای قراردارد؛آمریکا تلاش میکند تا منافع استراتیژیک خودرا در منطقه واسیای میانه تامین کند؛واما حریفان آسیایی اش مانع این نفوز آمریکا می شود؛با تمام این همه پیچیدگیها وتشنجات منطقه وبین المللی هنوز طالبان ؛پاکستان وآمریکا باهم متحد هستند ؛منتها بجای عربستان سعودی قطر وامارات اینبار جای سعودی را در همکاری با آمریکا پر میکند؛پاکستان هنوز در مدارس دیو بندی که به صد هزار مدرسه توسعخ یافته تروریست تربیه میکند ودر اختیار آمریکا قرار میدهد؛ودراین اواخر آمریکا در حال مذاکره با پاکستان در مورد پایگاه نظامی در ناحیه پنج گور بلو جستان مطابق اخبار وتحلیل ها صاحب نظران ؛منطقه سر حدیکه مشرف به آفغانستان وایران است داخل مذاکره است ؛وجانب پاکستانی برای بیرون رفت از وضعیت کشنده اقتصادی به پول اشد ضرورت دارد لذاآیا امکان دارد که آمریکا دوباره حضور نظامی خودرا در منطقه از طریق پاکستان تضمین خواهد کرد یاخیر؟ یا اینکه بحران اقتصادی وسیا سی پاکستان ادامه خواهد یافت و کشورهای بزرگ مانند چین وروسیه وایران مانع استقرار پایگاه نظامی در پاکستان شده وپاکستان با الا خره درین کمکش تجزیه خواهدشد که در نتیجه ایران؛آفغانستان در همچو شرایطی نیز دچار تجزیه میشود اما بهر صورتش نتیجه اینست که افغانستان ومنطقه تا مدت طولانی میدان جنگ استخباراتی منطقه وجهان خواهد بود.
منا بع:
– سیا ست پردازی ونیرنگ اثر داکتر جان کولمن صفحات ۴۱؛۵۲؛و۱۱۲.
– مجله تایمزهشت سبتامبر ۲۰۰۳ زیر عنوان را پور مخصوص صفحات ۳۲ و۳۳.