اول ماه می ، روز همبستگی جهانی طبقه‌ی کارگر در مبارزه علیه سیستم سرمایه‌داری مبارک باد .

اول ماه می ، روز همبستگی جهانی طبقه‌ی کارگر در مبارزه علیه سیستم سرمایه‌داری مبارک باد .

اول ماه می ، روز همبستگی جهانی طبقه‌ی کارگر در مبارزه علیه سیستم سرمایه‌داری مبارک باد .
مسعود امیدی
اول ماه می یادآور یکی از برجسته‌ترین فرازهای مبارزه‌ی طبقاتی کارگران جهان در مبارزه علیه سیستم سرمایه داری است که اینک به عنوان یک نظام اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، حقوقی، اخلاقی و … بر جهان مسلط است.
اگر چه سیستم سرمایه‌داری در زمان پیدایش خود در برابر سیستم فئودالیسم، دارای وجه مترقی و به نوعی حامل ارزش‌های مدرنیته، لیبرالیسم، تولید صنعتی و انبوه، افزایش اشتغال و مصرف و رفاه اجتماعی، نوعی دموکراتیزاسیون حیات اجتماعی و سیاسی و فرهنگی در برابر حاکمیت‌های استبدادی و مطلقه نظام‌های فئودالی بود، اما بسیار زود با گسترش سیستم و شکل‌گیری طبقه‌ی سرمایه‌دار و طبقه‌ی کارگر و در نتیجه مطرح شدن تضاد کار و سرمایه به عنوانم تضاد اساسی جامعه و مبارزات اجتماعی و طبقاتی بین این دو طبقه، همین سیستم سرمایه‌داری حامل ارزش‌های مترقی در برابر فئودالیسم، چهره‌ای ارتجاعی، ضدانسانی و سرکوبگر در برابر طبقه‌ی کارگر و زحمتکشان از خود به نمایش گذاشت. طبقه‌ی سرمایه‌دار با غیرانسانی‌ترین شکل ممکن، اقدام به استثمار بی‌رحمانه‌ی کارگران کرد که البته با مبارزه‌ی طبقه کارگر روبرو شد. اما طبقه‌ی سرمایه‌دار با در اختیار داشتن دولت و سیستم سرکوب اجتماعی، بارها اقدام به سرکوب خونین اعتراضات و جنبش‌های مطالباتی طبقه‌ی کارگر در سطح جهان کرد. اول ماه می تنها یادآور یکی از این رویدادهای خونین در سال ۱۸۸۶ آمریکاست که چند سال بعد به همت فعالان جنبش کارگری و ضدسرمایه‌داری به یک روز تاریخی و جهانی برای گردهم‌آیی، هم‌اندیشی، تقویت انسجام و آگاهی طبقاتی و همبستگی طبقه‌ی کارگر در برابر سیستم سرمایه‌داری در جهان تبدیل شد.
سرمایه‌داری در روند رشد خود و در جستجوی منابع مواد اولیه و بازار فروش و مصرف، خیلی زود وارد رقابت شدید شد و از مجموعه‌ی ویژگی‌هایی چون تمرکز و تولید سرمایه و شکل گیری‌گیری انحصارها، ادغام سرمایه‌ی بانکی با سرمایه‌ی صنعتی و ایجاد الیگارشی سرمایه‌ی مالی، افزایش اهمیت صدور سرمایه در کنار صدور کالا، شکل‌گیری سازمان‌های بین‌المللی انحصاری سرمایه‌داری در قالب کارتل‌ها و تراست‌ها و سرانجام رقابت و مبارزه برای تقسیم جهان بین آن‌ها برخوردار شد که معرف دوران جدیدی در حیات این سیستم به نام امپریالیسم است. این دوران با تهاجم‌ها، تجاوزگری و جنگ‌های بسیار فراوان برای بقا و تداوم سیستم سرمایه‌داری همراه شد که دو نمونه‌ی برجسته‌ی آن جنگ‌های جهانی اول و دوم بودند که تنها در جنگ جهانی دوم با کشتار ۶۰ میلیون انسان همراه شد. پس از آن نیز شاهد تجاوزها، کودتاها و جنگ‌های فراوانی در نتیجه‌ی توسعه‌طلبی‌های امپریالیستی و به ویژه امپریالیسم آمریکا مواجه هستیم که با پیامدهای ویرانگر و تلفات انسانی بسیار زیادی همراه بوده‌اند. سیستم سرمایه‌داری اگر در زمان پیدایش خود به نوعی حامل ترقی‌خواهی، لیبرالیسم، رشد و توسعه‌ی صنعتی، تولید و مصرف انبوه و … بود، به دلیل ماهیت خود و تضادها و ویژگی‌های ذاتی خود، بسیار زود به سیستمی تبدیل گردید که نماینده‌ی افزایش فقر و فاصله طبقاتی، سرکوب و دیکتاتوری، جنگ و تجاوز ، تخریب و نابودی محیط زیست، تخریب نهادهای دموکراتیک و برآمد فاشیسم و نئوفاشیسم، تهدید معیشت، امنیت اجتماعی و صلح و همه‌ی ارزش‌های اجتماعی است. با جهانی‌سازی سیستم‌ سرمایه‌داری، مبارزه علیه این سیستم دیگر نمی‌تواند به مبارزه در یک کارخانه، صنف، شهر، کشور، قاره و یا به حوزه‌های اقتصادی ، سیاسی … محدود گردد. امروز تضاد کار و سرمایه در عرصه‌ی جهانی و در حوزه‌های گسترده مطرح است.
بزرگداشت روز جهانی کارگر و تجدید پیمان برای مبارزه علیه این سیستم، مستلزم شناخت ماهیت و کارکرد سیستم سرمایه‌داری جهانی امروز حاکم بر جهان و به ویژه مستلزم شناخت ایدئولوژی نئولیبرالیسم است که از سوی نهادهای بین‌المللی چون بانک جهانی، صندوق بین‌المللی پول و سازمان تجارت جهانی در قالب سازوکارهایی با عناوین خصوصی‌سازی، مقررات زدایی ، حف یارانه ها و … در جهت کالایی‌سازی و مالی‌سازی خدمات اجتماعی و حذف دولت‌های رفاه و دستاوردهای مبارزاتی طبقه‌ی کارگر بر مردم جهان تحمیل شده است تا همه‌ی دستاوردهای مبارزاتی طبقه‌ی کارگر در قرن گذشته را بازپس‌گیرد. گرامی‌داشت روز جهانی کارگر، مستلزم مبارزه علیه مجتمع‌های نظامی- صنعتی، مبارزه علیه یکجانبه‌گرایی در حوزه‌ی بین‌الملل و تحت سیطره‌ی امپریالیسم آمریکا، مبارزه علیه بازگشت دوباره‌ی فاشیسم و بر آمد نئوفاشیسم و فرسایش و تخریب نهادهای دموکراتیک، مبارزه علیه امپریالیسم رسانه‌ای، مبارزه علیه انحصار تکنولوژی، مبارزه علیه طرح‌های تجاوزکارانه به نقاط مختلف جهان و تهدید استقلال کشورهای به اصطلاح نافرمان و غیرمطیع آن‌ها و مداخله و تجزیه‌ی این کشورها در جهت تسلط بر آن‌ها، مستلزم درک و مقابله با اهداف و برنامه‌های ژئوپالیتیک امپریالیسم در مناطق مختلف جهان، مبارزه علیه تبعیت نهادهای حقوق بین‌الملل از شرکت_دولت های تحت کنترل سرمایه‌های فراملیتی و دفاع از استقلال این‌نهادها، مبارزه علیه سیستم‌های سرکوب امنیتی و پلیسی بسیار پیشرفته و جکومت‌ها و دولت‌های کیفرگر برای مهار جنبش‌های اجتماعی در سطح جهانی، مبارزه علیه انحصار رسانه‌ای و انحصار اطلاعاتی‌، مبارزه برای همه‌ی ارزش‌های دموکراتیک و عدالت‌خواهانه، مبارزه برای کار و معیشت و به عبارتی نان و کار و آزادی، رفاه اجتماعی، برخورداری همه از آموزش و بهداشت رایگان، برخورداری از خدمات مسکن، صلح، آزادی، عدالت، حفاظت از محیط زیست و تغییر جهان تک‌قطبی در جهت چندجانبه گرایی و … است.
بی تردید این مبارزه‌ی گسترده، نیازمند آگاهی طبقاتی، انسجام و سازمان‌یابی طبقه‌ی کارگر و توده‌های وسیع مردم زحمتکش در سازمان‌ها و نهادهای صنفی و اجتماعی و طبقاتی و سیاسی در سطوح مختلف منطقه‌ای، ملی و بین‌المللی است. بدیهی است که این مبارزه‌ی جهانی در دنیای واقعیت در محل‌های کار و زندگی ، در شهرها و کشورها روی می‌دهد و کارگران در این راستا پیش از همه با کارفرمایان و حامیان آن‌ها در نظام‌های حاکمیتی کشورهای خود مواجه می‌شوند. و در این مبارزه پیش از همه، مدافعان سیستم سرمایه‌داری در حاکمیت‌های کشورهای خود را در برابر خود می‌بینند و برای دستیابی به خواسته‌های خود با آن‌ها درگیرند. اما درهم تنیدگی و تأثیر متقابل تضادهای مختلف، گاه این صف‌بندی‌ها را از پیچیدگی‌های خاصی برخوردار می‌کند که تشخیص جهت و جایگاه درست را برای برخی که از آگاهی کمتری از روند تحولات و کارکرد سیستم جهانی سرمایه‌داری و پویایی شناسی آن برخوردارند، با ابهام و مشکل همراه می‌کند.
کار آگاهگرانه و سازمانگرانه و تشخیص گرایش مسلط بر روند تحولات در راستای تقویت مبارزه‌ی طبقه‌ی کارگر و ارزش‌های آن از جمله آزادی، صلح و استقلال، دموکراسی، عدالت اجتماعی و رهایی از سیطره‌ی ارزش‌های سنتی و دستیابی به ارزش‌های مدرن و سکولار (به ویژه در جوامعی چون جامعه‌ی ایران که نظام حاکمیتی با این‌گونه ارزش‌های مدرن و سکولار سازگاری نشان نمی‌دهد )، اجتناب‌ناپذیر است. همه‌ی این‌ها البته نه تنها به هیچ وجه نافی مبارزات توده‌های کار و زحمت برای نان، کار، آزادی و معیشت خود نیست، بلکه مبارزه‌ی کارگران و زحمتکشان در یک کشور در واقع بخشی از مبارزه‌ی طبقاتی و جهانی طبقه‌ی کارگر علیه سیستم سرمایه‌داری جهانی است.تنها با چنین رویکردی است که شعار همبستگی جهانی کارگران معنی پیدا می‌کند.
رشد و گسترش اعتراضات کارگری و توده‌های وسیع مردم در جامعه‌ی ما برای مطالبات صنفی، معیشتی و دموکراتیک مشهود است. حاکمیت نیز آن را می‌بیند. از یک سو با توجه به ماهیت، ساختار و جایگاه و جهت‌گیری اجتماعی و طبقاتی خود قادر به پاسخگویی به مطالبات فزاینده‌ی جنبش‌ کارگری و جنبش‌های اجتماعی نیست و از سوی دیگر نیز نمی‌تواند آن را به حال خود رها کند و نظاره‌گر رشد و توسعه و تعمیق آن باشد و از این رو مهار و کنترل آن را به هر قیمتی در دستور کار خود قرار داده است. از سوی ديگر هيچ الترناتیو سیاسی مترقی و برخوردار از وزن اجتماعی و سیاسی و نیروی هژمونی در برابر این وضعیت نیز در برابر کارگران معترض و توده‌های مردم مشاهده نمی‌شود. این وضعیت دربردارنده‌ی این پتانسیل است که از یک سو شرایط را برای سوء استفاده امپریالیسم از نارضایتی‌ها و اعتراضات مردم در جهت اهداف خود فراهم می‌کند که موضوع پنهانی نیست و از سوی دیگر بیش از پیش شرایط داخل را برای ظهور نوعی بناپارتیسم فراهم‌تر کرده است. این دومی بسیار محتمل‌تر و ملموس‌تر به نظر می‌رسد. این وضعیت در شرایط پراکندگی نیروهای مترقی‌، مخاطرات بسیار جدی برای جنبش کارگری و ملی و دموکراتیک [با تأکید بر جهت‌گیری اجتماعی (سوسیالیستی) آن] ایجاد کرده است.
امیدوار باشیم که گرامی‌داشت روز جهانی کارگر با افزایش درک از این شرایط و پیچیدگی‌های آن و با چاره‌جویی‌های راهگشا برای اقدامات و کنش‌های اجتماعی و سیاسی اثربخش در جهت اهداف طبقه‌ی کارگر و توده‌های وسیع زحمتکشان همراه باشد.

Bookmark the permalink.

© 2021 ، روشنگران همه حقوق محفوظ است.