نقش ذغال سنگ منحیث انرژی در رشد وانکشاف اقتصای و استفاده بی رویه آن از منابع طبیعی افغانستان

نقش ذغال سنگ منحیث انرژی در رشد وانکشاف اقتصای و استفاده بی رویه آن از منابع طبیعی افغانستان

نویسنده احمد سرور

افغانستان یکی از کشور های مهم از لحاظ ژئوپولتیک ، ژئو اکونومیک و ژئواستراتیپریک بوده که در قاره آسیا و قلب آسیا قرار کرفته و مردمان این کشوردر طول تاریخ شاهد رقابت میان قدرت های برزگ منطقه و جهان بوده که درنتیجه آن اثرات و تحولات عمیقی مثبت و منفی را در عرصه های مختلف ( اقتصادی ،اجتماعی ، فرهنگی ، نظامی ….) ازخود بجا گذاشته است افغانستان با داشتن منابع سرشار و غنی دست نخورده اش ازلحاظ معادن و مواد خام بخصوص در قرن بیست ویکم توجه خاص کشور های مختلف جهان را از این لحاظ به خود جلب نموده است .
با پیشرفت سریع تکنالوژی و حمل ونقل و نیازمندهای جهان به کالا های مختلف درضمن توسعه تجارت بین المللی میان کشورها و رشد تولیدات شان در عرصه ملی و بین المللی و رقابت ها که میان آنها موجود میباشد به منظوربدست آوردن مواد خام ارزان و دست بالا داشتن در رقابت بازار های تجارتی سعی تلاش برای بدست آوردن آن نموده که از آن جمله انرژی محرکه (تیل ، گاز، ذغال سنگ ، برق …) که در پروسه تولید مورد استفاده قرار میگیرد درین میان از ذغال سنگ که قیمت آن نسبت به سایر مواد سوختی و انرژی زا ارزان میباشد و جایگاه خاصی را حاصل نموده است نام برد.
افغانستان با داشتن منابع طبیعی کافی و قابل ملاحظه در سطح منطقه در شرایط کنونی و رقابت های که میان همسایه ها، کشورهای منطقه و قدرت های بزرگ درجریان است توجه آنها را به خود جلب و نقش کلیدی و اساسی را کسب نموده است و نظر به پیشرفت علم و تکنالوژی که اکثر کشور از آن مستفید میباشند و آنرا کسب نمودند توجه خاص را به معادن و مواد اولیه که اساس پروسه تولید را تشکیل میدهد و در تعیین قیمتهای رقابی در مارکیتها نقش بسزائی داردچشم طمع به آن دوختند تا در جهت رشد و انکشاف اقتصادی و رفاه اجتماعی به نفع خویش از آن استفاده موثر نمایند.
این کشور که دارای منابع سرشارطبیعی ، معادن و مواد خام وافر میباشد نظربه سیاست های اقتصادی اشتباه آمیز و غلط که در عرصه داخلی وخارجی درطول سالها در پیش گرفته نتوانسته از چنین امکانات موجود در راه شگوفائی اقتصادی و سرپا نگهداشتند اقتصاد و رهائی از وابستگی بخارج در عرصه مختلف به نفع کشور استفاده بعمل آورد، برعلاوه آن کشورهای استعماری و استثماری و ابر قدرت ها نیز به منظور وابسته ساختن کشور وعقب نگهداشتن آن به نفع خویش نخواستند و نمی خواهند که افغانستان از منابع دست داشته شان جهت رشد و انکشاف اقتصادی به تفع خویش استفاده نمایند و همین طور طی چندین دهه کشور را در یک عقب ماندگی مطلق قرار دادند که در نیتجه افغانستان به یک کشور وارد کننده کالا های خارجی و یک بازار فروش کالا ، بازار ارزان فروش نیرو کار و مواد خام تبدیل شود و کشور های ذیدخل در قضیه افغانستان تا حد امکان توانستند طی چند دهه اخیر مواد اولیه و خام نیازمندی تولیدات فابریکات شان را از این طریق تامین نمایند که یکی از این مواد اولیه انرژی عبارت از استفاده معادن ذغال سنگ افغانستان میباشد.
ذغال سنگ افغانستان که دارای کیفیت عالی ودرجه کلوری بلند و زیاد بوده و معادن آن به شکل کمربند با طبقات مختلف در زیر تپه های خاکی سلسله های هندوکش در ولایات ( ازبدخشان ، تخار، کندز، بغلان ، سمنگان، سرپل، بامیان آغازو به شکل یک کمربند الی ولایت هرات پایان می یابد) ازشرق تا غرب با داشتن طول 750- 850 کیلومتر موقعیت داشته و مهمترین معادن ذغال سنگ آن که تا اکنون کشف شده و مورد بهره برداری قرار گرفته عبارتند از معدن کرکر، آش پشته دودکش ، سبزک ، کرخ و دره صوف بوده که برخی سروی های مقدار ذخایر آن را طور تخمین (100- 400) میلیون تن وبعضی الی (3) میلیارد تن تخمین میزنند تثبیت شده است که از کیفیت عالی و درجه کالوری بلندی در سطح منطقه برخوردار است و یکی از معدود کشورهای در سطح منطقه است که تا اکنون نتواسته ازاین ثروت طبیعی خود استفاده کامل و موثر نماید و طوریکه تخمین زده میشود اینکشور دارای 80 ذخیره معدن ذغال سنگ بوده که ازجمله تا فعلا 17 معدن آن کشف گردیده است .
باید خاطر نشان نمود طی چندین پلان پنج ساله اقتصادی و اجتماعی که در دهه (1330-1345) در دوران محمد ظاهر شاه طرح ، تدوین و تطبیق گردید و بعدآ عملا مورد بهره برداری قرار گرفت دربخش مختلف اشتغالزائی به میان آمد و فعال شدن بخش صنابع و فابریکات باعث آن گردید تا یکتعداد نیروهای بیکار جامعه در عرصه های مختلف صاحب کار گردند و یکتعداد کارگران در فابریکات مختلف جلب و جذب شدند که تا قبل از کودتا هفت ثور 1357هـ – ش نیازمندی فابریکات تولیدی کشور(فابریکات شهر بغلان، پلخمری، جبل السراج ، گلبهار) به منظور فعال سازی موسسات تولیدی پلان های متذکره در آن زمان از انرژی ذغال سنگ غرض پیشبرد پروسه تولیدی از آن استفاده بعمل میآوردند و در همان زمان استخراج معادن ذغال سنگ از طریق دولت، تحت کنترول دولت به کمک و سرمایگذاری های کشور های خارجی صورت گرفته اما با کودتا هفت ثور 1357و آغاز درگیری مسلحانه توسط نیروهای مخرب وابسته و اجیر دو طرف جنگ (متجاوزین اتحاد شوروی و امریکائی ها به کشور) زیر بنای های اقتصادی در مجموع تخریب گردید و این بخش (معادن ذغال سنگ ) نیز از آن بی بهره نماند برعلاوه اینکه فعالیت های آنها متوقف گردید باعث آن شد تا هزاران نفر از هموطنان ما که در آن مشغول به کار بودند کار های شانرا از دست دادند بیکار و آواره شدند و حتی ماشینآلات و تجهیزات آن توسط گروه های جنگی به خارج از کشور انتقال و بفروش رسانیده شد یا کاملا تخریب یا متضرر گردید اما بدبختانه جنگ های که طی بیش از چهار دهه در کشور جریان داشت و دارد، نسبت عدم موجودیت یک دولت قوی مرکزی ملی وحاکمیت سرتاسری در کشور استخراج آن به شکل غیرقانونی و غیر فنی وتخنیکی توسط زورمندان و گروپهای مافیای صورت گرفته و میگیرد.
کشور ما افغانستان نظر به عوامل مختلف (نبود یک حاکمیت ملی و مردمی قدرتمند و با ثبات ، جنگ های تحمیلی چندین دهه اخیر، مسلط بودن مافیا در بخش های اساسی وکلیدی اقتصادی، عقب ماندگی تکنالوژی، ظرفیت های کاری پائین، قلت سرمایه …) که دامنگیر این کشور بوده و میباشد با وجود اینکه از نگاه منابع طبیعی و مواد خام در منطقه خیلی غنی میباشد نظربه عوامل مختلفه فوق و به بخصوص موقعیت جغرافیای که در آن قرار گرفته افغانستان را به گره گاه تضاد های بین المللی میان قدرت های بزرگ و منظقه قرار داده و تبدیل نموده است وما شاهد پشت سر گذراندن بی امنیتی و بی ثباتی خاص بخصوص طی چهار دهه اخیر و همین اکنون بوده که با آن دست و پنجه نرم میکنیم و نتوانستیم از امکانات و ظرفیت های موجوده خود غرض رشد و انکشاف و رفاه اقتصادی استفاده معقول و مناسب نمایم .
گرچه با استخراج معادن ذغال سنگ چه به شکل قانونی و یا غیرقانونی توسط دولت و یا بخش خصوصی زمینه اشتغال زائی وفرصت های که با قاچاق ذغال سنگ در این بخش ایجاد شده برای یک تعداد کارگران زمینه کار مهیا میشود و طور تخمین میتوان گفت در هر معدن برای 1000- 2000 نفر زمینه کار مساعد گردیده که در شرایط نهایت دشوار کاری و غیرصحی مصروف کار میباشند و مشغولیت آنها در معادن مورد نظر بدون در نظر داشت شرایط ایمنی کار و بهبود شرایط کار و استخراج غیرفنی وتخنکی از آن دارای خطرات جانی بوده وسالانه تعداد از کارگران شاغل در کار قربانی آن میگیرد اما نسبت عدم موجودیت نهاد ها و ادارات که از چگونگی کار وشرایط کار درین معادن معلومات وگزارش ها و اطلاعات به دسترس قرار دهند نیست و از سطح تلفات در جریان کار سالانه نیز امار و ارقام دقیق موجود نمیباشد.
اگر چه در بعضی از فابریکات وموسسات تولیدی صنعتی غرض بکار انداختن ماشینالات و تولید کالا ها در کشور بخصوص در محلات که استفاده از سایر انرژی ها( برق ، آب ، باد ، گاز، تیل ، خورشید)غیر اقتصادی میباشد و یا امکانات استفاده از آن میسر و قابل دسترسی نمی باشد جهت فعال سازی چرخ تولیدی از نیرو محرکه وانرژی ذغال سنگ استفاده بعمل میآید همچنان برعلاوه بکار برد ذغال سنگ در فابریکات و موسسات تولیدی در کشور سایر نیازمندان داخلی( غرض گرم نمودن خانه ها در زمستانها، داشهای خشت پزی ، چونه ، گچ ، داشهای نان پزی ،حمام ها) از آن مورد استفاده قرار گرفته و فعلا هم قرار میگیرد برعلاوه آن هرگاه شرایط مساعد گردد و پلان های اقتصادی منظم درین عرصه طرح و تدوین گردد استفاده از بکارگیری ذغال سنگ خیلی وسیعی بوده که میتوان از آن برای تولید برق، بخار در صنایع ، تصفیه آب و انرژی محرک برای ریل مورد استفاده قرار گیرد.
چون درین آواخر قرار داد ها در بخش استخراج ذغال سنگ از جانب دولت در سطح داخلی و خارجی رسمآ عقد نگردیده و با بی ثباتی و بی امنیتی دولت ها حلقات مافیای، متنفذین فاسد محلی ، قوماندانان و استفاده جویان در تبانی با کشورهای همسایه از حالت و وضعبت موجوده استفاده سؤ نموده به استخراج خود سر وغیر قانونی ، غیر فنی و تخنیکی با استفاده از حالت فقر و بیکاری و بیچاره گی مردم درسطح جامعه که طی چند دهه اخیر به بد ترین و بلند ترین سرحد خود رسیده و از ناگزیری مردمان از ناحیه فقیر و ناداری غرض تامین معیشیت زندگی روزمره شان که در نهایت درجه پائین از لحاظ مادی ومعنوی قرار دارند سؤ استفاده توسط سرمایه گذار ها ، مافیا و متنفذین فاسد محلی از نهایت مجبوریت ومحرومیت زندگی اقتصادی چنین افراد تحت شرایط غیر انسانی صورت گرفته به استخدام آنها اقدام نمودند که قرار معلوم و به گفته افراد که در معادن مصروف کار هستند در آمد و عواید که بدست میآورند نهایت ناچیز و غیر عادلانه میباشد به آنهم با موجودیت بیکاری های عمومی وسراسری که دامنگیرافراد طبقات پائینی و فاقد مالکیت وسرمایه در سطح کشورگردیده آنها را وادار به بکار در معادن خود سر ساخته و این امر خود تاثیر ناچیزی را بالای سطح درآمد و عواید خانواده ها به جا گذاشته است .
در شرایط فعلی که امارت اسلامی افغانستان از طرف جامعه جهانی به رسمیت شناخته نشده و ذخابر بانکی افغانستان که یگانه پشتوانه اقتصادی و پولی کشور میباشد توسط دولت امریکا بلاک گردیده رژیم مذکور از لحاظ منابع مالی سخت در تنگنا قرار گرفته به منظور دسترسی به منابع مالی وتمویل مصارف شان متوصل به استفاده از فروش محصولات معادن کشور بخصوص ذغال سنگ گردیده که بنا به گفته احمد ولی حقمل سخنگوی طالبان در گفتگو با خبرگزاری رویترز:(صادرات ذغال سنگ افغانستان را به پاکستان افزایش داده ایم و در شش ماه گذشته 16 میلیارد افغانی از این بابت در آمد داشته او مدعی شد که تنها سه میلیارد افغانی معادل 33 میلیون دلار بابت گمرک این محصول بدست آمده است وزارت مالیه طالبان مالیات بر صادرات ذغال سنگ را از 20 در صد به 30 در صد افزایش داده اند.)
که این پروسه نه از طریق عقد قرار داد ها با کشور های خارج صورت گرفته بلکه استخراج معادن به شکل غیر فنی وتخنیکی آن با وسایل و ابزار ابتدائی مورد استفاده قرار گرفته و این امرباعث عدم بهره برداری موثر و مفید از منابع شده و محصول و عواید که باید به شکل درست و با نتایج موثر حاصل میگردید بدست نیآمده و سبب ضایعات آن شده و در صورتیکه جریان به هیمن شکل در حرکت باشد عواقب زیان آور را برای اقتصاد کشور و رفاه اجتماعی در آینده ها وارد میسازد که با درنظر داشت نیازمندی ا.ا.ا به منابع مالی و عواید که یک بخش آن در شرایط کنونی از فروش محصولات ذغال سنگ بدست میآید دراین صورت استخراج معادن چه توسط قرار دادیان که از طریق دولت با ایشنان قرار داد عقد گردیده یا که توسط حاکمان محلی در بدل یک مشت پول بهره برداری از معدن ذغال سنگ به افراد و اشخاص مورد نظر سپرده شده باشد و یا توسط متنفذین فاسد محلی، مافیا وآفراد غیرمسوول از معادن مورد نظر که طورخودسر بصورت غیر فنی و تخنیکی بهره برداری صورت میگیرد محصولات ذغال سنگ استخراج توسط لاری های باربری بار گیری شده عواید حاصله از این مدرک که بخش از عواید ملی و متعلق به تمام مردم کشور است بدون اینکه تمامآ شامل خزانه دولت گردد و غرض تمویل بازسازی کشور تخریب شده و تطبیق پلان ها و پروژه های موثر جهت رشد و انکشاف اقتصادی کشور بکار گرفته شود یک قستمت قابل ملاحظه آن به جیب افراد و به نفع شخصی مورد استفاده قرار میگیرد.
اگرچه یک مقدار ناچیز محصولات ذغال سنگ استخراج شده جهت رفع نیازمندی ها در داخل کشور به مصرف میرسد اما قسمت اعظم ان به شکل رسمی ویا قاچاق آن به خارج (پاکستان ) صادر میگردد با وجود اینکه نرخ ذغال سنگ در بازار بین المللی میان 340 الی 400 دالر میباشد در حالیکه قیمت یک تن ذغال سنگ در سرمعدن به مبلغ 4000 هزار افغانی به تاجران بفروش میرسد و از آنجا بارگیری شده و در لاری ها جا بجا وبعدآ‌ در ولسوالی ده سبز ولایت کابل آورده شده تخلیه مگیردد که آن ولسوالی به یکی از بزرگترین مراکز تخلیه و تجارتی ذغال سنگ تبدیل شده است و روزانه به صدها لاری ذغال سنگ از آن جا بارگیری و بصوب پاکستان از طریق راه مختلف انتقال داده میشود کشور پاکستان بخصوص با قطع واردات ذغال سنگ از کشور اندونیزی و همچنان بلند بودن قیمت فی تن سنگ ذغال سنگ افریقای جنوبی وبلند رفتن قیمت انرژی در سطح جهان ناشی از جنگ اوکرائین غرض رفع نیازمندی به نیرو ذغال سنگ ارزان افغانستان درصدد تهیه نیازمندی شان از لحاظ قیمت ، کمیت و کیفیت که با صرفه تربوده به منظور تامین نیازمندی کشور شان ذغال سنگ افغانستان را به شیوه های مختلف بدون اینکه رسمآ کدام قرار داد میان کشور افغانستان و پاکستان عقد شده باشد یا توسط یک تعداد تجار داخلی صادر کننده ذغال سنگ افغانی صادر میگردد و یا به اشکال گوناگون ومعاملات مختلف توسط شان بالای تجاران پاکستانی و یا چینائی بفروش میرسد و یا توسط طبقه کمپرادور وابسته به کشورشان که در استخدام دولت پاکستان قرار دارد سعی تلاش عمده آنها درین راستا به سرحدی میرسد تا تحت نام و عنوان تجار افغانی صادر کننده ذغال سنگ از افغانستان به پاکستان ذغال سنگ را به نفع خویش جمع آوری وخریداری نموده وارد کشور غرض تامین نیازمندی های شان نمایند ، که تاجران داخلی آنرا در آنسوی مرز فی تن به قیمت 250 دالر به فروشن میرسانند ونظر به اظهارات مقامات پاکستانی سالانه حدود دو میلیارد دالر صرفه جوئی از ناحیه خریداری ذغال سنگ ارزان قیمت افغانستان نصیب شان میگردد و قرار معلوم پاکستانی ها میخواهند که قیمت ذغال سنگ خریداری شده شانرا که شاید قسمت اعظم آن توسط ارتش و تجار وابسته به آن خریداری شود به کلدار پاکستانی پرداخت نمایند چون دربخش جمع آوری و خریداری ذغال سنگ افغانستان ارتش پاکستان نقش بسزائی دارد بخاطرتامین نیازمندی های چند شرکت سنمت (فوجی ، چرات و لکی ) و ابسته یه ارتش پاکستان میخواهند از طریق داخل اقدام شوند.
طوریکه اشاره شد پاکستان قصد دارد تا پول خرید ذغال سنگ از افغانستان را به کلدار پاکستانی پرداخت نماید که این امر با در نظر داشت بحران اقتصادی و انفلاسیون شدید که در پاکستان حاکم است و برعلاوه آن ارزش پول داخلی آن نسبت به دالر و افغانی کاهش فابل ملاحظه را نشان میدهد میخواهند از این طریق پول بی ارزش خود را که ساحه جذب در جغرافیای بنام پاکستان بکلی مشبوع و اضافه تر از تقاضا ونیازاقتصاد آن میباشد عرضه نموده و در دوران میباشد آنرا در جغرافیای افغانستان به دوران انداخته تا از این طریق بتواند ساحه جذب بیشتر کلدار پاکستانی را وسعت بخشیده (یکمقدار کلدار را در ولایات مختلف افغانستان رایج و به چلند بیاندازد) و در ضمن صرفه جوئی لازم در اسعار (دالر) خویش می نمایند چنین معامله و تبادله که قیمت ذغال سنگ افغانستان با کلدار پاکستانی پرداخت گردد صدمه قابل ملاحظه به اقتصاد کشور وارد شده که خود از نگاه اسعار بخصوص دالر(نسبت تحریم های و بلاک شدن 10 میلیارد ذخایر اسعاری بانک مرکزی افغانستان، قطع کمک های بین المللی به صورت شاید و بایدش ، فرار سرمایه ها از افغانستان ) به قلت و کمبود آن مواجه است متصور میسازد.
همچنان این امکان نیز متصور است ذغال سنگ را که پاکستان به قیمت ارزان از افغانستان خریداری می نمایند و در کشور شان برای یک مدت کوتاه ذخیره نموده در موسوم زمستان همان ذغال سنگ افغانی را با نرخ چندین مراتب بلند تر بالای مردم افغانستان بفروش برسانند.
صادرات ذغال سنگ به کشور پاکستان در شرایط کنونی که تورم وانفلانسیون بخصوص در بخش انرژی بی داد میکند باعث آن میگردد تا با بلند رفتن تقاضا به ذغال سنگ در داخل و صادرات بی رویه آن به خارج ازکشور مشکلات مردم را که در فقر وبیکاری دست و پنجه نرم میکند به یک فاجعه تبدیل نماید البته قابل تذکر است که بلند رفتن قیمت ذغال سنگ ناشی از صادرات آن به خارج چندین بخش استفاده کنندگان را نهایت متاثر میسازد که عبارتند از :
داش های خشت پزی،گچ و چونه بخصوص درین اواخر که اجازه کار و اعمار ساختمانها از طرف شاروالی ا.ا. ا داده شده باعث آن میگردد تا قیمت های مورد نظر دراین بخش افرایش یافته و متقاضیان آن متضرر گردند
– نسبت بلند رفتن قیمت ذغال سنگ آنعده افراد واشخاص که در کوره های خشت پزی، چونه و گچ وسایر بخش مرتبط به آن مشغول بکار هستند شاید کار شانرا از دست دهند و یا دستمزد که دریافت میدارند کاهش یابد.
– بلند رفتن قیمت سایر انرژی های تعویضی (تیل ، گاز ، چوب سوخت) که مردم در زمستان پیشرو غرض تسخین منازل شان به آن نیاز مبرم دارند و بخصوص بلاک های که در سطح شهر کایل اعمار گردید ومعمولا مرکز گرمی های شان توسط انرژی ذغال سنگ فعال میگردد باعث بلند رفتن سطح مصارف خانوار گردیده که در نهایت فقر اقتصادی دست و پا میزنند میگردد.
گرچه افغانستان در شرایط کنونی از لحاظ اقتصادی امکانات تولیدی خوبش را نظر به عوامل مختلف ( عدم شناخت رسمی کشور از طرف جامعه بین المللی ،قلت سرمایه ، عدم موجودیت متخصیصن و ظرفیت های کاری ، نبود یک سیاست اقتصادی دقیق و مدون شده برای رشد وانکشاف اقتصادی …) از دست داده و به آن مواجه میباشد و امکانات بلند رفتن سطح عاید ملی نهایت محدود شده اما در شرایط کنونی استخراج معادن و منابع طبیعی کشور سهل ترین و بهترین ابزار و وسیله برای بلند بردن سطح عواید داخلی به شمار رفته که این چنین سیاست در میان مدت و طویل المدت ( برای رشد و انکشاف اقتصادی، صنعتی ساختن افغانساتان ، استخراج معادن، ایجاد منابع انرژی …) ضربات اساسی و کشنده را به اقتصاد افغانستان میرساند .
در صورتیکه بخت با ملت افغان یاری کند و مردم افغانستان بیدار شوند ومتحدانه کلیه ملیتها ، اقوام ساکن در جغرافیای افغانستن دست به دست هم دهند وحق تعیین سرنوشت خویش را بدست خویش گیرند و بتوانند یک دولت منتخب و دیموکراتیک ملی را روی کار آورند و بخش های اساسی و کلیدی اقتصاد جامعه را که منافع خلق را تحت تاثیر خویش قرار میدهد از قبیل ( منابع آبی ، جنگلات ، معادن ، بانکها، خطوط زمینی ، خطوط هوائی ، معارف ، تحصیلات عالی ) درکنترول و انحصار دولت قرار دهد درآمد و عواید ناشی از بخش های مختلف منابع طبعی و معادن کشور و بخصوص ذغال سنگ را که استخراج آن به تناسب سایر منابع انرژی زا سهل خواهد بود (گرچه از لحظ آلوده سازی محیط زیست شاید تاثیرات منفی خود را داشته باشد) منحیث یک بخش از در آمد و عاید ملی کشور سهم قابل ملاحظه را در منابع تمویلی سایر بخش های سکتور اقتصادی و اجتماعی کشور ایفا خواهد نمود، این یک نکته واضیح و روشن است هر کشور باید منحیث وظیفه و مکلفیت خویش تمام تلاش های شانرا جهت رشد و انکشاف اقتصادی و تامین نیازمندی افراد جامعه با استفاده از امکانات و منابع موجوده خویش و نیروهای مولده شان (با در نظرداشت شرایط خاص تاریخی )، سرمایه ، تکنالوژی ، منابع طبیعی و معادن جهت ایجاد کار برای طبقات بیکار جامعه بکار اندازند و در ازبین بردن فقر توده های میلیونی خویش گام های نیک و عملی را بر دارد که به منظور رشد و انکشاف اقتصادی ایجاد زیربنای های اقتصادی یک امر لازمی پنداشته شده تا بر پایه آن بتوان موسسات صنعتی و کشاورزی را ایجاد کرد گرچه افغانستان یک کشور زراعتی بوده و اکثریت مردم آن به شغل زمین داری ، باغداری و مالداری مشغول بکار میباشند اما صرف اکتفا نمودن به بخش زراعتی کار معقول و درست نبوده باید توجه لازم را به بخش ضنعت و تجارت نیز داشته باشند چون هر کشور دارای امکاتات و عوامل مختلف غرض رشد وتکامل جامعه خویش هستند میتوانند با سعی وتلاش ملی و همه جانبه مردم و سهمگیری آنها با بکار برد معقول و علمی آن به یکی از مراکز مهم صنعتی در منطقه تبدیل شود، ولی متاسفانه کشور ما افغانستان که به شکل یک کشور عقب نگهداشته حفظ شده و استقلالیت آن سلب گردیده عملا نتوانسته ، طوری شاید و یاید آن درعرصه های مختلف اقتصادی و اجتماعی رشد کند که در نهایت به یک کشور عقب نگهداشته تبدیل شد سعی و تلاش به خرچ داده شود تا نظام رویکار آید تا این مسوولیت را درک نموده و شرایط و زمینه های رشد وانکشاف همه جانبه را عملی سازد
در ذیل میتوان یکسلسله نکات مثبت و منفی را به ارتباط معادن ذغال سنگ کشور بیان نمود تا در آینده به منظور رشد جنبه های مثبت آن با پیش گرفتن سیاست های اقتصادی مناسب اقدام نمود و علیه جنبه های منفی آن و رفع نواقص وموانع آن تدابیر واقدامات لازم را تخاذ نمود تا از این منبع بتوان به شکل موثر و مفید آن استفاده اعظمی نمود.
1- عدم موجودیت سیاست گذاری های اقتصادی و پلانگذاری های دقیق وهمه جانبه از طریق دولت و بخصوص به ارتباط معادن ذغال سنگ که یکی از منابع مهم ملی ثروت کشور بشمار میرود.
2 – استخراج و استفاده از معادن ذغال سنگ به شکل غیر فنی و تخنیکی آن با وسایل وابزار کار ابتدائی بدون در نظر داشت کاربرد از وسایل و ابزار مدرن و تخنیک و و سایل پیشرفته در هنگام استخراج که باعث عدم اقتصادیت و موثریت از ذخایره موجوده میگردد.
3- تحقیقات و سروی های جدی باید توسط متخصصین در عرصه کشف ذخایر جدید و استخراج فنی و تخینکی معادن ذغال سنگ توسط دولت به همکاری بخش خصوصی داخلی وخارجی انجام شود و با کشف و استخراج آن زمینه استفاده داخلی و همچنان صادر نمودن آن به کشور های نیازمند عرض ارتقا سطح عواید در کشور در نظر گرفته شود .
4- موقعیت های دور افتاده معادن ذغال سنگ کشورتحت نظارت و کنترول جدی دولت قرار گیرد محافظت از معادن ذغال سنگ صورت گیرد و ترتیب کارمندان فنی و تخینکی کافی در نظر گرفته شود .
5- در بخش دولتی تعرفه های که از طریق وزارت معادن وصنایع برای متقاضیان ذغال سنگ توزیع میگردد در هنگام بار نمودن با فساد که در بخش دولت موجود است مقدار ذغال بارگیری شده با اصل تعرفه ها خیلی متفاوت میباشد و یک مقدار پول منحیث رشوه به کارمندان مربوطه پرداخت میگردد که سبب حیف و میل عواید دولت میگردد.
6- ایجاد شاهراه ترانزیت و اسفالت شده از معادن الی بازار مصرف نه تنها باعث سرعت در انتقالات مواد میگردد بلکه باعث کاهش در قیمت تمام شده فی تن ذغال گردیده و در ضمن زمینه رونق و انکشاف اقتصادی و اجتماعی را در مسیر های عبور برای اهالی مستقر در آن مسیرها ایجاد میکند .
7- انتقال ذغال سنگ از مبدا الی محل تخلیه وفروش نسبت عدم در نظر گرفتن نورم های بارگیری باعث تخریب جاده ومزاحمت برای مسافرین درمسیر شاهراه ها به سمت کابل گردیده و با صادر نمودن آن به کشور پاکستان مسیر شاهراه کابل الی بنادر جنوبی وشرقی کشور به مرور زمان تخریب گردیده که این خود یک ضربه برزگ به پیکر اقتصادی کشور است .
8- قاچاق ذغال سنگ کشور با نرخ پائین به کشور همسایه پاکستان یک ضربه محکم اقتصادی میباشد.
9-صنایع افغانستان که در آینده با استقرار یک دولت فراگیر وقانونی آغاز بکار نمائید( بخصوص معدن آهن حاجگک و مس عینک) نسبت استخراج و انتقال مقادیر زیاد ذغال سنگ به کشور همسایه مشکلات را غرض تامین نیازمندی داخلی به ذغال سنگ فراهم میسازد.
11- با استخراج تخینکی وفنی و مدیریت سالم و محتاط معادن ذغال سنگ در سطح کشور میتوان زندگی میلیون ها انسان بیکار و بی عاید در کشور را تغییر داد .
12- عدم رعایت شرایط بهبود کار در معادن ذغال سنگ باعث خطرات جانی برای طبقه کارگر که مصروف بدست آوردن یک عاید ناچیز درازا کار سخت و شاقه میباشد جان صدها تن از کارگران این بخش را در خطر میاندازد و یا میگیرد .
13- در شرایط کنونی که وضعیت اقتصادی کشور نهایت متاثر کننده میباشد و مردم از بیکاری و نداشتن عواید کافی رنج میرند با صادر نمودن بی وریه ذغال سنگ به پاکستان در زمستان پیشرو قلت ذغال سنگ و بلند بودن قیمت آن متصور بوده و مردم به مشکلات سخت مواجه خواهند گردید.
14- گرچه در اکثر کشورهای صنعتی و پیشرفته جهان سعی بعمل آمده تا به منظور حفظ محیط زیست از انرژی ذغال سنگ در موسسات تولیدی کمتر استفاده بعمل آید اما نظر به ناگزیری مردم کشور در استفاده از این انرژی باید تدابیر خاض و جدی گرفته شود.

Bookmark the permalink.

© 2021 ، روشنگران همه حقوق محفوظ است.